ششمین کنفرانس صلح و حل منازعه 1404
دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
رئیس پنل جایگاه دیپلماسی عمومی و فناوریهای نوین در صلح و حل منازعه
مقاله ارائه شده: مروری مفهومی بر نمونه های تاریخی بی طرفی ایران در خلال جنگ های جهانی اول و دوم (به همراه مائده جوینی)
چکیده
ایران در جنگهای جهانی اول و دوم ، سیاست بیطرفی را بهمنظور اجتناب از ورود مستقیم به مخاصمات و پرداخت هزینه های مترتبه اتّخاذ کرد. این سیاست که بر مبنای موقعیت استراتژیک ایران، در نظام بینالملل و ضرورت حفظ استقلال سیاسی اتّخاذ شد، بارها توسط قدرتهای جهانی نقض شد. در جریان جنگ جهانی اول، خاک ایران به عرصه رقابتهای نظامی امپراتوری عثمانی، بریتانیا و روسیه تبدیل و در جنگ جهانی دوم نیز، با گسترش درگیریها در جبهههای شرقی، بیطرفی ایران مورد تعدّی قرار گرفت و این کشور به اشغال نیروهای متّفقین درآمد. پرسشهای پیرامون این سیاست به خصوص در بزنگاه مشخّص تاریخی، اولاً ناظر به حد فعّال بودن این بیطرفی است و ثانیاً چرایی نقض حاکمیت ایران را در هر دو بار در ذهن ناظر بیرونی پررنگ می کند. موقعیت ژئوپلیتیک ایران به خصوص در زمانی که ژئوپلتیک مبنای اصلی تری از سیاست بینالملل بود، از جمله موارد قابل ملاحظه در مطالعه بر روی این گونه سوالات است: ایران در زمان جنگ جهانی اول، در غرب خود یکی از بازیگران مهم یعنی عثمانی را می بیند، در شرق و جنوب، بریتانیای هنوز مستقر و پرنفوذ و در شمال بازیگر مهمی همچون شوروی. در جنگ دوم هم با آنکه عثمانی از هم فروپاشیده است، دو متّفق و رقیب سنتی یعنی بریتانیا و اینک اتّحاد جماهیر شوروی مجدداً ایران را سرپل اصلی لوجستیک، سیاسی و نمادین خود یافتند. اشغال ایران البته هر دوبار پروژه مشترک روس و انگلیس بود اما همزمان و در لایه های زیرین، رقابتی را هم میان همین دو بازیگر نشان می داد. ایران و اشغال آن به جز از خود جنگ، از موضوعات و موقعیت های دیگر هم متأثر بود و در صدر این فهرست، اولاً باید به انقلاب اکتبر 1917 و خروج داوطلبانه نیروهای روس از شمال ایران و در ثانی، تغییر ناحیه اشغالی بریتانیا در دو جنگ اشاره کرد که تابعی از کشف نفت در این میانه بود. پژوهش حاضر تلاش میکند تا با مرور تبارشناسانه موضوع، و توانمندی تاریخی ایران در هضم تهدیدهای خارجی و ضمناً عدم پایداری موضع بی طرفی به پرسش های اصلی مذکور توجّه کند.
واژگان کلیدی: بی طرفی، جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم، اشغال ایران، تنهایی راهبردی