گفت و گو با خبرگزاری ایلنا 11 آبان 1401 -
ساسان کریمی مدرس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در پاسخ به این سوال که ارزیابی شما از موضع اخیر رابرت مالی درباره برجام چیست با توجه به اینکه امروز برجام را به عنوان یک امر راکد معرفی کرده که دیگر مورد توجه بایدن نیست و اینکه رویکرد نظامی هم مورد نظر آنها قرار دارد چه تفسیری درباره این موضوع وجود دارد، گفت: دست کم در ظاهر واقعیت این است که مذاکرات احیای برجام در وقت معین، به نتیجه نرسید. در مورد اینکه چرا چنین شد البته عوامل مختلفی میتوان برشمرد. البته آسانترین راه برای توجیه به نتیجه نرسیدن هر مذاکرهای میتواند «زیادهخواهی طرف مقابل» باشد که حتماً ذات اصل مذاکره است. اما آنچه ما میبینیم این است که ما بر اساس یک تحلیلی از نقطه خاص جلوتر نرفتیم و بنابراین مستقل از اینکه آن تحلیل صادق یا کاذب بود، مذاکرات را اگر نه با شکست ولی قطعاً با اغما مواجه کرد.
وی افزود: چیزی که امروز به معادلات پشت صحنه سیاست خارجی ایران در ابعاد مختلف به شمول مذاکرات احیای برجام افزوده شده است، مسائل داخلی ایران و مسائل داخلی ایالات متحده بود که پرواضح است که موضع سیاسی صحیح، انکار چنین تاثیر و ارتباطی است. اما واقعیت این است که اولاً انتخابات میان دورهای مجلس در ایالات متحده پیش رو بوده و بنابراین افزوده شدن حساسیت افکار عمومی در این کشور و به طریق ضریب تاثیر آن بر تصمیمهای دولت بایدن امری قهری و قطعی است. از سوی دیگر شرایط ناآرام داخلی ایران این حساسیت افکار عمومی را در ایالات متحده با فشار زیادی بر دولت بایدن همراه میکند که حداقل اگر اکنون سخن از ادامه مذاکرات است، به انحاء مختلف به زبان بیاورد. به سیاقی که شاهد بودیم با چالشهای عمیق و پیشبینی نشدهای در افکار عمومی خاکستری و نیز فشار زیادی از طرف رقبای جمهوریخواه مواجه خواهند شد. بنابراین طبیعی است که آقای رابرت مالی روغن ریخته مذاکرات در اغما را نذر امامزاده کند و حداقل تلاش کند خود را در معرض انتقادات بیشتر حزب رقیب قرار ندهد.
کریمی افزود: در مورد گزینه نظامی، در حال حاضر آن را جدی نمیگیرم و صرفاً کاربرد رجزخوانی دارد. البته به دانش پیچیده سیاسی نیازی نیست تا بتوانیم اطمینان داشته باشیم که از دست رفتن انسجام ملی توان بازدارندگی ما را در برابر تهدید از همه قسم آن کاهش میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که فشارهایی که به امثال رابرت مالی، نایاک و نیروهای ضد جنگ در یک ماه اخیر به وجود آمده تا دست از تلاش برای به نتیجه رساندن برجام برداشته شود را چطور تحلیل میکنید، گفت: همواره فشارهای مختلفی از طرف لابیهای اعراب، اسرائیل و نیز رقبای جمهوریخواه بر گروهها و افراد نسبتاً میانهرو یا غیرافراطی وجود داشته است. به خصوص وقتی شرایط تند میشود هر آنکه افراط را سرلوحه قرار ندهد «وسط باز» است و این قسم صفات را بر خود روا داشته است. اما واقعیت این است که جلوتر از گروهها و کشورهایی که ذکر شد، برخی فعالان خارج از کشور قرار دارند که مرتباً همه طرفها را برای همراه شدن با افراط خود تحت فشار قرار میدهند.
وی افزود: ایده پشت تمام گرایشهای افراطی از هر سو، بستن هرگونه امکان پیشبرد فضای غیرخشونتآمیز برای اقدام جهت تنشزدایی است. در واقع افراطیون تمام طرفها از رادیکال شدن شرایط ارتزاق میکنند. احیای برجام به عنوان توافقی که به گشایش نسبی اقتصادی و خروج ایران از انزوای تحریم یکجانبه موثر میانجامد یکی از پررنگترین راههایی است که علاوه بر بهبود شرایط اقتصادی و غیره، امیدی را نیز به وجود میآورد و بنابراین افراطیونی که به دنبال افزایش فشار این سیستم هستند، هرگز با چنین گزینهای موافق نیستند و در نتیجه تمام تلاش خود را برای تحت فشار قرار دادن نیروها و لابیهایی میکنند که حداقل به دنبال راهحلهای میانه برای کاهش تنش فیمابین ایران و ایالات متحده هستند.
وی تصریح کرد: مواردی که شما ذکر کردید از جمله اینها هستند که البته بیتاثیر هم نیستند و با توجه به پاسخ پرسش قبل (یعنی حساسیت افکار عمومی آمریکا در شرف انتخابات میان دورهای مجلس) هزینه دنبال کردن مذاکرات احیای برجام را برای تیم آمریکایی به ریاست آقای رابرت مالی افزایش میدهد.
کریمی در پاسخ به این سوال که آیا این ایده وجود دارد که جمهوریخواهان آمریکا با همکاری براندازان به دنبال ضربه زدن به رقبای دموکرات هستند یا خیر و این رفتار باعث چه نتایجی در آینده خواهد شد، گفت: در سیاست همواره تلاش میشود تا کنشهای همگن و همسو انجام شود تا با کاهش هزینه، بازدهی بهبود پیدا کند. جمهوریخواهان آمریکا در حال حاضر بیشترین تلاش خود را برای بالا بردن هزینه توافق خواهی دموکراتها خواهند کرد ولی این به معنای بیتفاوتی محض ایشان نسبت به تحولات نیست.
وی افزود: ضمن آنکه برخی فعالان سیاسی خارج از کشور نیز در شکلگیری و قوام تصویر «عمل مناسب با ایران» در ذهن جمهوریخواهان بیتاثیر نیستند و توان اقناعی ایشان در مسیری نادرست که ممکن است منجر به تهدیدهای بیشتر، ایزولاسیون و حتی تنش نظامی بیانجامد، به خوبی عمل میکند.
کریمی گفت: در نهایت به نظر میرسد باید با رفع نقصهای سیاست و جامعه داخلی ایران بهانه چنین آلت دست شدنهایی را از دست ایشان گرفت. حداقل تاریخ ما مملو از نتیجه چنین رویکردهایی از سوی جریانهای سیاسی وابسته است که نهایتاً به ضرر منافع ملی تمام میشود و دوای این درد تنها انسجام ملی از راه میانهروی و گفتوگو است.
استاد مطالعات جهان دانشگاه تهران گفت: اساساً بازی در زمین سیاست داخلی آمریکا امری ناموفق است و طعمه قرار گرفتن امر سیاست در ایران برای رقابت میان دو گرایش اصلی در آمریکا نتیجه قهری به همراه خواهد داشت. امری که دون شأن هر سیاستورزی است که بخواهد در زمین منافع ملی بازی کرده و موضع خود را پیش ببرد. به نظر میرسد این گونه استفاده ابزاری از برخی فعالان سیاسی ایرانی چیزی است که سیاستورزی فرد یا گروه متبوعش را حداکثر به کارتی در دست جریانهای واقعی سیاست مثلاً در آمریکا بدل میکند.