فاصله بالقوه اعراب و اسرائیل بالفعل شده؛ ایران می‌تواند از این اهرم برای تاثیرگذاری بر اقدامات بعدی واشینگتن و تل‌آویو استفاده کند

گفت و گو با سایت اعتماد آنلاین 15 مهر 1403 - 

 

تحرکات دیپلماتیک دولت آقای پزشکیان در سطح منطقه یک روز بعد از اقدام تلافی‌جویانه ایران تحت عنوان عملیات وعده صادق2 سرعت گرفته است، به نظر می‌رسد که جمهوری اسلامی به واقع به دنبال کاهش سطح تنش‌ها و جلوگیری از وقوع رویارویی فراگیر منطقه‌ای است. سفر آقای پزشکیان به دوحه بعد از پاسخ نظامی ایران به اسراییل در این بستر قابل تبیین است؟ اساسا هدف این سفر فراتر از حضور در مجمع کشورهای آسیایی بود؟ ایشان حامل چه پیامی برای چه کسی یا چه کسانی بودند؟

اینکه پیامی میان طرفین در این سفر رد و بدل شده است یا خیر، اطلاعی در دست نیست. اما می‌توان قاطعانه این موضوع را مطرح کرد که آقای پزشکیان صرفا با هدف کاهش تنش‌ها به دوحه سفر نکردند. اما کشورها معمولا از این فرصت‌ها و موقعیت‌ها استفاده می‌کنند. موقعیت‌هایی مانند دیپلماسی‌های چندجانبه یا سفرهایی که در سطوح بالا میان مقامات انجام می‌شود و غیره با این هدف صورت می‌گیرد. بدین منظور که وقتی در موقعیتی مانند شرایط کنونی قرار می‌گیریم از این سفرهای تشریفاتی به عنوان پلی برای مدیریت تنش‌ها استفاده کنیم. بنابراین طبیعی است که آقای پزشکیان و عراقچی در این امر از این شرایط بهره‌برداری خواهند کرد و از پل میان ایران و قطر یا حتی پلی که میان ایران و عمان وجود، در بزنگاه‌های خاص استفاده کنند. واقعیت این است که ایران نه تنها به دنبال جنگ فراگیر نیست، بلکه حتی قصد دارد از سرمایه سیاسی خود برای صلح نیز استفاده کند. اما این به معنای آن نیست که از روی ضعف و عدم توانمندی در درگیری بخواهد اقدامی انجام دهد. به همین دلیل عملیات تلافی‌جویانه سپاه پاسداران تحت عنوان وعده صادق2 انجام شد. پس از آن نیز ایران با استناد به بند حقوقی منشور ملل متحد این موضوع را به اثبات رساند که تشدید تنش‌ها از سوی طرف اسراییلی صورت گرفته و ایران در واکنش به تهدید تمامیت ارضی خود دست به اقدام زده است. سپس اقدامات دیپلماتیک را برای مدیریت تنش‌ها و جلوگیری از جنگ فراگیر کلید زدند، چراکه تاکنون برای تمام کشورهای منطقه و جهانیان روشن شده که اسراییل به دنبال تشدید تنش‌ها و همچنین بر هم زدن ثبات در منطقه است. عامل برهم زننده ثبات در منطقه همان برچسبی بود که به ایران می‌زدند، اما اکنون همگی بر این موضوع واقف هستند که اسراییل همان عامل ثبات‌زدای منطقه است.

سفر آقای عراقچی به بیروت بلافاصله بعد از بازگشت از قطر و در شرایطی که حملات اسراییل به لبنان شدت گرفته بود، انجام شد، چراکه مجددا جنوب لبنان هدف بمباران‌های تل‌آویو قرار گرفته و حتی ساعاتی قبل از ورود ایشان به بیروت اطراف فرودگاه این کشور هدف حملات اسراییل قرار گرفته است. در این شرایط هدف از سفر منطقه‌ای آقای عراقچی از جمله لبنان با توجه به محاصره سیاسی که در آن قرار داشت، چه بود؟

مقامات ایرانی قطعا با پذیرش شرایط خاص منطقه در هنگام سفر اقدام به ورود به این کشورها می‌کنند. آقای عراقچی هم حتما این موضوع را پذیرفته‌اند و مساله مهمی هم نیست. واقعیت این است که ایران این موضوع را در نظر دارد که بسیاری از فرماندهان حزب‌الله توسط اسراییل ترور و به شهادت رسیده‌اند؛ بنابراین باید در کشورها و مناطق عملیاتی که اعضای محور مقاومت مستقر هستند، حضور یابند. در غزه نیز امکان این حضور وجود ندارد، اما در بیروت این امکان وجود دارد. بنابراین اولین گام ایران برای مدیریت تنش‌ها و تقویت محور مقاومت این است که با حضور خود در این کشورها حداقل به لحاظ روانی تاثیرات مثبتی بر منسجم کردن نیروهای حزب‌الله داشته باشد. در گام بعدی نیز می‌تواند در میان نیروهای فرماندهی حزب‌الله همدلی ایجاد کند تا شرایط برای افزایش سرعت فعالیت‌های بازسازی و بازتعریف نسلی نو از فرماندهان فراهم شود. بنابراین حضور آقای عراقچی چه به لحاظ سیاسی و نمادین و تشکیلاتی و عملیاتی امری مهم بود. ایشان می‌تواند از این طریق به سایر بازیگران و به ویژه اسراییل این پیام را برساند که ما در منطقه حضور فعال داریم و تعیین تکلیف می‌کنیم. دوم اینکه به نیروهای حزب‌الله روحیه جدیدی تزریق می‌کنند. سوم به لحاظ تشکیلاتی ایجاد همدلی در میان نیروهای مقاومت را دنبال می‌کنند. هر چند که همدلی همچنان وجود دارد، اما به لحاظ تشکیلاتی نیازمند وحدت رویه در فرماندهی در لحظه هستیم که حضور ایشان قطعا تاثیرگذار است.

برخی ناظران درباره نشست مشترک آقای پزشکیان با اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس، این‌گونه تحلیل کردند که ایران با هدف به دست آوردن همصدایی اعراب که در قامت متحدان امریکا نقش‌آفرینی می‌کنند، در نشست دوحه حضور داشت. گروهی نیز از زاویه‌ای دیگر این فعل و انفعال‌ها را بررسی کرده و با استناد به رویکرد بازیگران عرب حاشیه خلیج‌فارس مدعی‌اند که در صورت رویارویی احتمالی، فارغ از هراس این گروه از کشورهای عربی از تشدید تنش‌ها، نمی‌توان انتظار داشت آنها به رویکرد منفعلانه‌شان پایان دهند. کدام یک از گزاره‌های مذکور قابل اعتناست؟

به نظر می‌رسد اکنون موقعیت اسراییل در منطقه ضعیف‌تر از چند سال قبل یا حتی قبل از عملیات 7 اکتبر شده است. اسراییل حتی اگر قصد داشته باشد با حمایت‌های امریکا علیه ایران اقدام نظامی کند یا تحرکاتی مشابه حمله نظامی را انجام دهد؛ شانس اندکی دارد که بتواند از امکانات ارضی و غیرارضی کشورهای عربی به ویژه جنوب خلیج‌فارس به نفع خود بهره‌برداری کند. زمینه‌های احیای روابط ایران با کشورهای عرب از قبل فراهم شده، اما در دولت آقای پزشکیان این موضوع با سرعت و غنای محتوایی بیشتر به پیش می‌رود. این موضوع خیلی اهمیت دارد. کنشگری فعال آقای پزشکیان و دولت ایشان چه در نیویورک و چه در دوحه یا عراق باعث نزدیک‌تر شدن اعراب به ایران و فاصله گرفتن آنها از اسراییل شده است که ایشان در واقع با تکیه بر دیپلماسی خاص خود چنین شرایطی را رقم زدند. این‌گونه به نظر می‌رسد که فاصله بالقوه اعراب و اسراییل به فاصله‌ای بالفعل تبدیل شده است. بنابراین کنشگری خلاقی در دستگاه دیپلماسی ایران حاکم است. علاوه بر اینکه دیپلمات‌های برجسته‌ای در دولت چهاردهم حضور دارند. طرح‌ها و برنامه‌هایی که برای مدیریت تنش‌ها توسط دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم ارایه می‌شود بسیار پخته خواهد بود. طی این دو ماهی که از عمر دولت آقای پزشکیان گذشته عملا کنشگری تیم دیپلماتیک باعث نزدیکی بیشتر ایران به اعراب شده است.

تیم دیپلماتیک دولت آقای پزشکیان این توانایی را دارد که با اعمال فشارهای خود به اعراب، آنها را به سمت میانجیگری میان تهران و واشنگتن و در ادامه اقناع اسراییل برای پذیرش آتش‌بس یا پایان درگیری‌های نظامی در منطقه بکشاند؟

بله، معمولا حرف اعراب در امریکا خوب شنیده می‌شود و این کنشگری چه از طرف عربستان و چه از طرف قطر بر میزان حمایت امریکا از اسراییل تاثیرگذار خواهد بود.

اتفاقا آقای پزشکیان طی این سفر با وزیر خارجه عربستان سعودی نیز دیدار داشتند. عربستان نیز به عنوان بازیگری مهم و محوری در منطقه نگران وقوع یک جنگ فراگیر در خاورمیانه است؛ رویکرد و نقش‌آفرینی ریاض در مدیریت تنش‌های کنونی منطقه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

عموما عربستان جز عمان و تا حدودی امارات، علی‌القاعده مواضع سایر کشورهای عرب را تا حدودی راهبردی می‌کند. به عبارتی دیگر ‌ام‌القرای بخش عمده‌ای از جهان عرب محسوب می‌شود. توان و قدرت چانه‌زنی این کشور در واشنگتن در قیاس با سایر کشورهای عرب در سطح بالایی قرار دارد. بهبود روابط این کشور با ایران می‌تواند به بهبود عملکرد ایالات متحده در منطقه کمک کند با این هدف که مناسبات کمتر تخریب شوند. ضمن اینکه عربستان سعودی قطعا یکی از رقبای منطقه‌ای ایران است که البته دو بازیگر می‌توانند مانند ترکیه رقابت را به همکاری تبدیل کنند. آقای پزشکیان در ابتدای راه هستند و مسیر بسیار سختی را پیش رو دارند هر چند که آغاز خوبی داشتند.

ملاقاتی میان آقای پزشکیان و رهبران حماس در دوحه انجام شده است. می‌توان این ادعا را داشت که نقشه راه خاصی به منظور کاهش تنش‌ها در خلال این دیدار توسط ایران ارایه شده است؟

این‌گونه نیست که ایران برای حماس خط‌مشی تعیین کند. دفتر سیاسی حماس در دوحه قرار دارد و علی‌القاعده این گروه بعد از باخبر شدن از این سفر با آقای پزشکیان دیدار داشته‌اند. آقای پزشکیان به منظور شنیدن مواضع آنها این دیدار را ترتیب داده‌اند. حماس مواضع خود را دارد. به نظر می‌رسد که موضع اصلی ایران این است که اگر فلسطینی‌ها آتش‌بس را بپذیرند، ایران نیز خواهد پذیرفت. ممکن است در این ملاقات این موضوعات بررسی شده باشد که حماس چه راه‌ها و پیشنهاداتی را پیش رو دارد و موضع ایران در قبال این پیشنهادات چه خواهد بود.

 

 

لینک مصاحبه در سایت

 

 

فایل مصاحبه