دوگانه امنیت و امنیتی‌سازی در روابط بین‌الملل(نمونه: امنیتی‌سازی جمهوری اسلامی ایران)

منتشر شده در فصلنامه بین المللی ژئوپلیتیک، انجمن ژئوپلیتیک ایران، دوره 21، شماره 1، فروردین 1404، صفحه 217-243، به همراه دکتر محمد جواد ظریف

 

چکیده:

شناخت امنیتی‌سازی به عنوان مدخلی معرّفی و پذیرفته شده در ادبیات امروز علوم سیاسی نیازمند نوعی تحقیق تبارشناسانه است. از زمان جنگ جهانی اول، محیط بین‌المللی واجد دینامیسم جدیدی در مناسبات رقابت آمیز میان دولت‌ها بود که با گذشت زمان این رقابت‌ها شکل‌های متنوّع و تازه‌ای یافتند. پس از جنگ جهانی دوم و به خصوص پس از پایان جنگ سرد، امنیتی‌سازی به عنوان یکی از روش‌های روزآمد شده در اولویت‌طلبی بازیگرانی بوده است که منافع خود را در اولویت‌بندی‌های منطق معمول سیاسی نمی‌یافتند و بنابراین نیازمند معرّفی نوعی تهدید وجود برای خود بودند. 
در همین راستا و به عنوان یکی از مهم‌ترین نمونه‌های امنیتی‌سازی، آنچه از رفتار رژیم اسرائیل پس از جنگ جهانی دوم شاهد بوده‌ایم همواره با نوعی امنیتی‌سازی طرف مقابل همراه بوده است که ذیل آن بتواند اولویت‌بندی‌های «سیاست عادی» را در پیرامون خود تغییر دهد. هر چند طرف مقابل به اقتضای زمان و عوامل دیگر تغییر کرده است اما رویکرد این رژیم در این خصوص مشابه بوده است. در عین حال امنیتی‌سازی ایران لااقل در مقاطع مهمی از الگوهایی بوده که دولت ایالات متّحده آمریکا هم پیگیری کرده است.
در پژوهش حاضر به مطالعه‌ی تبارشناسانه مفهوم و مصادیق این رویکرد با محوریت استراتژی امنیتی‌سازی ایران در سه دهه گذشته و نیز دیگر موارد می‌پردازیم  و متناسب با آن، مبنای چالش شناختی که بالقوّه می‌تواند زمینه‌ساز ابتلا به این تله شود را توضیح می‌دهیم.

 

کلیدواژه ها: 

امنیتی‌سازی، سیاست خارجی، محیط بین‌المللی، تبارشناسی، روابط بین‌الملل، آمریکا، اسرائیل

لینک دریافت مقاله: IGQ_Volume 21_Issue 1_Pages 217-243.pdf