چالش شناختی در مفهوم مخاصمه و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران در دوران گذار در روابط بین الملل

چهارمین همایش بین المللی صلح و منازعه

دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران

۸ و ۹ خرداد ۱۴۰۲

چالش شناختی در مفهوم مخاصمه و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران در دوران گذار در روابط بین الملل

ساسان کریمی، محمد جواد ظریف

چکیده
اشکال در تحصیل درک صحیح از مفهوم تخاصم، تأثیر معناداری بر سیاست گذاری در سیاست خارجی، مفهوم پردازی پیرامون این معنا و نیز تولید راهبرد و راهکار در آن مورد دارد. این اشکال چه در معنای تلقی های غیرمتشابه باشد و چه به معنای حفره های شناختی منجر به بازتولید و بازتأیید باورهای پیشین، درهر حال ممکن است در ادراک و تشخیص مصداق تخاصم و منازعه در سیاست خارجی یک کشور ایجاد خطا کند.
آنچه در این پژوهش به آن پرداخته می شود، تعریف غالب از مفهوم مخاصمه در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و تحو ل یا عدم تحول احتمالی آن در دوران گذار است. همچنین در حاشیه این پرسش به معنای مفاهیم نزدیک آن نظیر رقابت، اشکال شناختی پیرامون آن و تأثیر این ادراکات بر سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران در دوران گذار در روابط بین الملل خواهیم پرداخت.
هدف این پژوهش مطالعه یک اشکال شناختی در تلقی و معنادهی به مفهومی اساسی در سیاست خارجی یعنی مخاصمه است که به طور بالقوه می تواند به برساختن منازعات غیرلازم در سیاست خارجی کشور منجر شود. قلمرو زمانی این پژوهش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و قلمرو جغرافیایی آن جمهوری اسالمی ایران است. روش این تحقیق تحلیل متناسب با پرسش مطروحه تحلیل محتوا است. ضمناً تلقی های مبهم و گاه تحول نیافته از مفهوم مخاصمه، متناسب با تحولات نظم در حال گذار محیط بین المللی به عنوان یافته های اصلی در این پژوهش ذکر شده و مورد توجه  قرار می گیرند.
معانی تحول یافته از مخاصمه در محیط بین المللی کنونی و نیز حفره ها و تله های شناختی موجود که مانع از ادراک متناسب در سیاست خارجی ایران می شوند به عنوان خروجی توصیه ای راهبردی پژوهش حاضر در نظر گرفته شده اند.


کلیدواژه ها
منازعه؛ اشکال شناختی؛ روابط بین الملل؛ سیاست خارجی؛ دوران گذار؛ حفره های ادراکی.