آینده نظام جهانی، سیاست ها و الگوهای رفتار ایرانی.

 

هفدهمین همایش سالانه انجمن علوم سیاسی ایران، بخش یکم 16 اسفند 1402

 

 

 

 

 

 

جهان در حال گذار و نظم جهانی پساقطبی

محمد جواد ظریف، ساسان کریمی

چکیده: سه دهه گذشته جهان شاهد یک دوره از ناآرامی­، درگیری و فجایع انسانی در محیط بین ­المللی بوده است. پایان جنگ سرد به عنوان یک پارادایم تثبیت یافته، نظم ذهنی نظریه پردازان و سیاست­ ورزان حوزه سیاست خارجی و روابط بین­ الملل را بر هم زد. دوران جنگ سرد با به وجود آوردن یک چهارچوب ملموس تحلیلی، ورطه روابط بین ­الملل را به صحنه ­ای پیش بینی پذیر بدل کرده بود.

چشم انداز پایان جنگ سرد با سلسله­ ای از وقایع و فعالیت ­ها در ایالات متحده مصادف شد که به واسطه ادراک پیروزی از آنچه رخ می ­نمود، تلاش می­ کرد تا نظم نوینی را بر مبنای نگاه خود پایه ریزی کند. این فعالیت ­ها بیشتر در موسسات تحقیقاتی، اندیشکده ­ها و محیط ­های دانشگاهی در حال رخ دادن بود  و به غیر از فعالیت ­های عملیاتی، در بعد مفهومی نیز در حال پیگیری بود. سرعت در تحولات جهانی و نیز سیالیت صحنه بین ­المللی، در هر حال باعث خطاهای محاسباتی و اقدامات ناصحیح متعددی شد. این ادراک­ های اشتباه درباره قدرت بازیگران جهانی، هم قدرت­ های بزرگ و هم متوسط را با درجات مختلفی به اشتباه کشاند.

بسیاری از پیش‌بینی‌ها و تجویزهایی که توسط نظرورزانان و سیاستمدارن حوزه بین­ الملل در خصوص نظم جهانی پس از جنگ سرد ارائه شد ، اساساً نادرست و عجولانه بوده اند. مواردی از جمله اعلام "نظم جهانی جدید" توسط رئیس‌جمهور آمریکا در اوایل دهه 1990، تا گفتمان نظری در اواخر دهه 1980 که "پایان حاکمیت ملی" را مدعی شده و ادامه نقش دولت­ ها را در امور بین‌المللی زیر سوال برده‌اند. پیش‌بینی‌های "حکومت جهانی" خوش­بینی ­های زودهنگامی برای نگاه ­های چندجانبه­ گرایانه ایجاد کردند و تحلیل‌هایی مبتنی بر "قرن جدید آمریکایی" و اعلام پیروزی با "ماموریت با موفقیت انجام شد" از عرشه یک ناو جنگی، منجر به احیای یک جانبه‌گرایی شدید و افزایش اهمیت مجدد نقش دولت-ملت در مناسبات جهانی و بین ­المللی شد.

این چارچوب‌های مفهومی که در سه دهه گذشته  برای توضیح، پیش ­بینی و تجویز پیرامون مناسبات صحنه­ ی جهانی به وجود آمدند، اهمیت حیاتی دوره مورد مطالعه را  نشان می­ دهند. از پی این بحث­ ها، اینکه آیا روندهای موجود تشدید خواهند شد یا توسط مسیرهای کاملاً متفاوت جایگزین می‌شوند  مورد بررسی قرار می‌گیرند و بنابراین ضرورت تحول شناختی بیش از هر زمان بارز می­ شود. در چنین فضایی، درک واقعی و توصیف صریح موقعیت بین‌المللی فعلی، مقصد مورد نظر و مسیر احتمالی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

فصل حاضر به مفهوم  گذار در روابط بین ­الملل می‌پردازد که شامل زمینه تاریخی مختصر، پیامدها و ابعاد جهانی‌شدن و ارتباط سازه‌های نظری و پارادایم‌های متفاوت آن ها خواهد بود. بررسی سازوکارهای دوران انتقالی لاجرم به مطالعه­ ی تغییرات مفهومی، ظهور اصطلاحات جدید و تفسیرهای باز-تعریف‌شده ساختارهای مستقر قدرت می‌پردازد. در مواجهه با چالش‌های ناشی از تغییر موازین قدرت، منابع و مراکز نفوذ در حال ظهور و بازیگران جدید فرصت‌ها و مصائب کنشگران هم مورد اشاره خواهند بود.

با توجه به ناممکن بودن هژمونی، چه در سطح جهانی و چه منطقه‌ای، تحلیل از طریق تقابل‌های بین قدرت‌های بزرگ، ارتقاء قدرت‌های در حال ظهور و چهارچوب‌بندی مفاهیمی مانند "جهان پسا غربی"، "حالت بی‌غربی" و "دنیای پسا قطبی" سامان خواهد گرفت.

پژوهش حاضر تلاش دارد تا با مرور نتایج این خطاهای ادراکی به توصیف مشخصات دوره گذار و نیز پساقطبی در نظم جهانی بپردازد و به به واسطه ­ی توضیح عناصر، بازیگران، جغرافیا و دیگر مشخصات دوران مذکور، سیاست سازی را به تصویری واضح تر از نظم در حال شکل گیری جهانی تجهیز نماید.

 

کلید واژه­ ها: گذار، جهانی شدن، چالش ­های جهانی، قدرت، بازی، جهان پساقطبی.Top of Form

 

 

 

لینک پخش همایش از شبکه چهار سیما: