گفت گو با روزنامه هم میهن 20 دی ماه 1402 -
نگاه تحلیلگر
ساسان کریمی استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل:
ایران و آمریکا نفعی در گسترش جنگ ندارند.
دکتر ساسان کریمی، استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتوگو با هممیهن گفت: «دولت بایدن در تلاش است تا دوران پیش روی خود را تا انتخابات ریاستجمهوری با کمترین مسائل، چه در خاورمیانه و چه در چین طی کند». این استاد دانشگاه گفت: «ایران و آمریکا نفعی در گسترش جنگ ندارند». کریمی همچنین تاکید کرد: «خاستگاه و انگیزه تفاهم ایران و آمریکا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود.»
پیام آمریکا و جزئیات تائیدنشده آن حاکی از نوعی همپوشانی میان منافع جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده است. آیا اینکه تهران و واشنگتن خواهان گسترش جنگ نیستند و همزمان نیز نتانیاهو را مسئول این مسئله میدانند، میتواند شکلی از همکاری را مانند نمونههای پیشین آن میان دو کشور رقم بزند؟
من مقدمه هرآنچه در روزهای گذشته رخ داده در ۶ ماه قبل میدانم که خبرهایی مبنی بر تفاهم ایران و آمریکا برای کنترل تنش منتشر شد. این اراده برای دو طرف وجود دارد؛ البته انگیزه اصلی طرف آمریکایی برای کنترل و عدم افزایش تنش است اما ایران تمایل دارد این تفاهم در خصوص احیای برجام و مسئله تحریمها باشد. دولت آقای بایدن در تلاش است تا دوران پیش روی خود را تا انتخابات ریاستجمهوری با کمترین مسائل، چه در خاورمیانه و چه در چین طی کند. در این مسیر اما علاقهای به اقدامات ایجابی مانند مذاکرات احیای برجام ندارد و سعی میکند تعداد المان معادلات را کاهش دهد. در نتیجه موضوعی که الان مزاحمت ایجاد کرده، مسئله جنگ در غزه است که برای کنترل تنش چه از طریق فشار به نتانیاهو وارد عمل شده است و چه به دلیل اینکه نخستوزیر اسرائیل در تلاش است تا برای خلاصی از جنگ، تنش را به سایر مناطق خاورمیانه گسترش دهد، از طریق پیام به ایران، از گسترش جنگ پیشگیری کند. ایران هم در مقابل، همین منافع را دارد و منافع تهران هم عدم گسترش جنگ و عدم ورود تنش به کشور است که دلیل آن هزینههای جنگ و همزمان خلاصی نتانیاهو از فشار جنگ در غزه است.
این تحریکاتی که ترورها چه توسط اسرائیل و چه آنچه در کرمان توسط داعش صورت گرفته که برخی موضوعی کارفرمایی اسرائیل را در آن مورد هم مطرح میکنند، میتواند مستقیم و غیرمستقیم زمینهساز تحریک ایران شود. تهران تا امروز نشان داده در این موضوع خیلی خویشتندار عمل میکند و با محاسبه واکنش نشان میدهد و از افتادن در تله اسرائیل که به سود او تمام شود، جلوگیری میکند.
درحالیکه شاهد بودیم هر زمان ایران و آمریکا بهدنبال ایجاد گفتوگو، تفاهم یا توافق بودند، نیروی سومی در منطقه برای سنگاندازی در این مسیر وارد عمل شده است؛ ترورهای صورتگرفته از سوی اسرائیل برای آنچه تحریک ایران و نیابتیهایش عنوان میشود، میتواند در این مسیر خلل وارد کند؟
من فکر میکنم در این مورد برعکس است و اینگونه نیست که ایران و آمریکا در حال نزدیک شدن هستند و حالا فاکتور سوم که اسرائیل است، میخواهد از این مسئله جلوگیری کند، اینگونه است که اسرائیل سعی میکند برای مقاصد خودش، پای ایران را به وسط بکشد، اما ایران و آمریکا نفعی در این مسئله ندارند، در نتیجه در تلاش هستند تا از آن جلوگیری کنند. البته این سنجیدگی ایران تداوم داشته و به نظر میرسد، راه استراتژیک و بلندمدتی است که در ایران اتخاذ شده تا در تله اسرائیل نیفتد و این سیاست در سومین روز جنگ در سخنرانی رهبری در دانشکده افسری اعلام شد. با این حال تلههای زیادی ممکن است به وجود بیاید و حتی برخی تحولات نیز از سوی اسرائیل نباشد اما تلآویو از آن استفاده کند. به هر صورت حساسیت آمریکا و نزدیکی به انتخابات موجب میشود آمریکا در تلاش برای مدیریت تحولات باشد، مخصوصاً اگر کانال مستقیمی برقرار باشد، من فکر نمیکنم شاهد ایجاد سوءتفاهم و ورود ایران به جنگ باشیم.
شما به تفاهم شفاهی شکل گرفته میان ایران و ایالات متحده اشاره کردید. در چارچوب آن تفاهم، پولهای بلوکهشده ایران از کرهجنوبی به قطر منتقل شد اما حالا به نظر میرسد به دلیل فشارهایی که به کاخ سفید وارد شده است، آمریکا به قطر اعلام کرده، ایران قادر به استفاده از این منابع نیست، از سوی دیگر میبینیم که مسئله کاهش ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی ایران نیز که در چارچوب همان تفاهم کاهش پیدا کرده بود، براساس گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی افزایش پیدا کرده که میتواند واکنشی به همان مسئله پولهای موجود در قطر باشد؛ چقدر این احتمال وجود دارد که آن تفاهم از حالت فریز خارج شده و مجدداً فضا برای افزایش سطح آن وجود داشته باشد؟
بعید است چنین چیزی اتفاق بیفتد چراکه خاستگاه و انگیزه همان تفاهم شفاهی نیز انتخابات ایالات متحده بود. دولت بایدن برای کم کردن تنش درحالیکه علاقهای به ورود به موضوع پرریسکی همچون احیای برجام نداشت، تلاش کرد تا بتواند از افزایش تنش از سمت ایران جلوگیری کند. وقتی در داخل آمریکا به این تفاهم حمله میکنند، فقط مسئله پولهای بلوکهشده نیست بلکه انعکاس آن بر فضای سیاسی و انتخاباتی آمریکا مطرح است. آمریکا تلاش کرد بالانسی را به وجود بیاورد تا از یک طرف ایران سطح غنیسازی را که آنها هم میدانند بازدارندگی عملی ندارد، کاهش دهد و از سوی دیگر از فشار داخلی ضرر نبیند؛ اینکه چقدر موفق خواهد بود به اقدامات دولت بایدن بستگی دارد.