گفت و گو با خبرگزاری ایلنا 11 فروردین 1403 -
ساسان کریمی تحلیلگر سیاست خارجی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، در مورد چگونگی تعیین تکلیف مذاکرات لغو تحریمها و به نتیجه رساندن آن تا پیش از انتخابات سال آینده آمریکا گفت: به نظرم این امکان تقریبا وجود ندارد. دولت بایدن مدتی است که دیگر اشتیاقی به چنین مذاکراتی ندارد. با توجه به مسائل مختلفی نظیر جنگ اوکراین و نسل کشی در غزه و اینکه ترجیح سیاست خارجی ایالات متحده درگیری همزمان در موضوعات متعدد نیست، دولت بایدن ترجیح داده است با موضوع هستهای ایران به صورتی کم سر و صدا و با نوعی قرار غیررسمی عدم افزایش سطح تنش مواجه شود و مولفهای را به انتخابات پیش روی خود اضافه نکند. به خصوص که مشخص نیست سرانجام یک رویکرد ادامه مذاکره به نتیجهای بیانجامد و در نتیجه ترجمه اش در مساله انتخابات تا چه حد برای بایدن توجیه داشته باشد.
وی افزود: متاسفانه ما این دریافت را در دستگاه سیاست خارجیمان نداشتیم و فکر میکردیم هر زمان ما بخواهیم، همه حاضر خواهند بود که به مذاکرات و احیانا حصول نتیجه بازگردند. این شوقی که در همه طرفها نسبت به هرگونه مذاکراهای که ما بخواهیم و در زمانی که ما تعیین کنیم فرض شد، باعث تضییع منفعتمان شد.
وی تصریح کرد: دستگاه سیاست خارجی به طور کلی و وزارت امور خارجه به طور خاص باید نسخههای مختلفی از رویکردهای احتمالی خود را برای ماههای باقیمانده برای تصمیمگیران سیاست خارجی طراحی و هزینه، فایده هر یک را محاسبه و ارائه کند. اینکه ما چطور باید بازی کوتاه مدت را انجام دهیم و هم خود را برای سناریوهای مختلف بر آمده از انتخابات آمریکا مهیا کنیم، بر سرنوشتمان موثر خواهد بود. به جز مسالهی عناصر قدرت و سطح سیستمی و دولتی، ما در حال حاضر گلوگاه کارگزاری هم داریم. واقعیت این است که تیم مذاکره کننده جدید نهایتا آمادگی لازم را چه در سطح تکنیکی و چه در سطح تصمیمگیری نهایی ندارند، هر چند ممکن است اراده و رویکردشان نسبت به اول دولت متفاوت و نسبت به برجام مثبت شده باشد. به نظرم اگر قرار باشد به گزینههای واقعی بپردازیم باید به تیم جدیدی هم بیاندیشیم.
کریمی در پاسخ به این سوال که پیشبینی شما از روی کار آمدن گزینه جمهوری خواه و یا دموکرات در آمریکا چیست و چه تاثیراتی در سیاست خارجی ایران خواهد گذاشت، گفت: در هر حال ما با رییس جمهوری دور دومی در واشنگتن مواجه خواهیم بود و بنابراین فشار بر ما افزایش خواهد یافت. به طور سنتی فشار بر ایران در دورههای دوم ریاست جمهوری آمریکا افزایش داشته است. هم آقای بایدن احتمال دور دوم خود را دارد و هم آقای ترامپ. علاوه بر آنکه احتمالاً به نحوی موضوع نسل کشی در غزه را تمام خواهند کرد و جنگ اوکراین هم اینگونه که پیش میرود مستهلک خواهد شد. بنابراین استعداد اینکه موضوع ایران مجددا بتواند به صدر مسائل باز گشته و موضوع قدرتنمایی و مانور رییس جمهور جدید آمریکا شود، وجود دارد. هر کدام از این دو کاندیدا تمایلشان به به نتیجه رساندن موضوع هستهای از موضعی برتر و با فشار بر ایران خواهد بود تا بتوانند آن را به عنوان دستاوردی در انتهای مسیر زندگی سیاسی خود ثبت نمایند.
وی افزود: بنابراین کار تا حد زیادی دشوار است. ما باید موضوع را در سه مقطع برنامه ریزی کنیم؛ مهلت باقیمانده تا انتخابات آمریکا، فاصله انتخابات آمریکا تا انتخابات ایران و فضای پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران در ۱۴۰۴. فشار مذکور در دوران میان دو انتخابات افزایش قهری خواهد داشت البته من این فشار را بیشتر از جنس تشدید، اعمال تحریمها و فشار فزاینده در حوزه اقتصاد و به خصوص صادرات نفت به چین ارزیابی میکنم. اما آنچه میتواند به ما در بر طرف کردن چنین فشاری کمک کند یکی افزایش توان کارگزاری و تغییر رویکرد دولت جدید است و دیگر و مهم تر آنکه انسجام ملی پشتوانه دولت چهاردهم واقع شود. این نکته آخر البته امری سهل الوصول نیست و نمیتوان بدون تغییر در رویکردهایی که احیانا موجب سرخوردگیهایی در سطح جامعه شده است، توقع تغییر اساسی در پاسخ جامعه داشت. بنابراین آگاهی بخشی به جامعه، تمهیدات مورد نیاز به عنوان پیش بینی و نیز تغییراتی در سطح دولتی برای نزدیکتر شدن به سلیقه غالب جامعه و نیز اتخاذ رویکرد سازندهتر در سیاست خارجی عواملی هستند که میتوانند با ایجاد انسجام ملی و نیز به طور مستقیم بر رفع فشار و احیای برجام موثر افتند. مهمترین مساله ما مدیریت مساله تحریمها و احیای برجام در شکلی است که غروب های ۲۰۲۵ که دستاورد طلایی مذاکرات برجام بودند با غفلت امروز ما از دست نروند.