مصاحبه با روزنامه اعتماد، منتشر شده در تاریخ 28 فروردین 1404
ساسان كريمی تحليلگر مسائل سياست خارجی از روش خاص مذاكراتی امريكا در مواجهه با ايران سخن ميگويد. موضوعي كه از منظر اين تحليلگر از سوي رسانهها و مسوولان شايد چندان جدي گرفته نشده باشد. كريمي در گفتوگو با اعتماد با اشاره به مواضع متناقض اخير مقامات امريكايي در مواجهه با ايران ميگويد: «مواضعي كه اخيرا در مواضع امريكاييها ايجاد شده به تضاد ديدگاههاي موجود در كاخ سفيد باز ميگردد. استيو ويتكاف و برخي افراد نزديك به او طرفدار مماشات بيشتري در خصوص غنيسازي ايران و ساير موضوعات مرتبط با ايران هستند، اما در نقطه مقابل تندروهاي كاخ سفيد تلاش ميكنند ايده فشار بيشتر به جمهوري اسلامي را دنبال كنند. از سوي ديگر روشهاي مذاكراتي خاص امريكا هم باعث ايجاد مشكلاتي براي ايران شده است. به نظر ميرسد، در ايران رسانهها و حتي مسوولان از اين روش خاص غافل بودهاند.»
او در تشريح اين روش مذاكراتي ميگويد: « روش مذاكراتي امريكاييها به اين شكل است كه با رسوب گرفتن مواضع و اظهارات در جلسه اول، اقتصاد ايران را بهشدت به توفيق در مذاكرات و سرانجام مذاكرات شرطي كرده، سپس تلاش ميكنند در هفتههاي بعدي مذاكرات اين انتظارات داخلي را به اهرمي براي پذيرش خواستههاي طرف مقابل بدل كنند. پس از نشست دور نخست عراقچي- ويتكاف دلار و سكه در ايران با افت قابل توجهي مواجه و بازارهاي كشور سبزپوش ميشوند. در هفته دوم همين شاخصهاي بهبود يافته به اهرمي براي فشار بيشتر به ايران بدل ميشود. بنابراين در ميانه هفته با تورم خواستههاي ايالات متحده مواجه ميشويم. »
به اعتقاد اين تحليلگر«ايران طي اين هفتهها با دو رقيب مواجه است. يك رقيب امريكا و رقيب دوم، شاخصهاي بهبود يافته اقتصادي و مردم اميدواري است كه تداوم مذاكرات را به هر قيمتي طلب ميكنند. مذاكرهكننده ايراني در يك چنين شرايطي بايد با دو رقيب و دو نوع انتظار روبه رو شده و بايد از دل آنها منافع ملي را محقق كند. »
او در بيان چرايي اتخاذ برخي مواضع متناقض از سوي مقامات آمريكايي ميگويد: «اتفاقي كه سهشنبه شب رخ داده آن است كه نشست سطح بالاي در كاخ سفيد درباره ايران تشكيل شده، توييت آقاي ويتكاف پس از نشست زده شده و بازخوردهاي بسياري ايجاد كرد. او به موضعگيريهاي آقاي ترامپ اشاره دارد و ميگويد اين ترامپ است كه بايد تصميم اصلي را بگيرد و از مذاكرات راضي باشد. در واقع ويتكاف گفتههاي شفاهي قبلي خود را در خصوص غنيسازي را تصحيح كرده است. به نظرم بايد توييت سهشنبه شب ويتكاف مد نظر قرار گيرد. »
كريمي در پاسخ به اين پرسش اعتماد كه با اين تناقضات در مواضع مقامات امريكايي آيا ميتوان در كوتاهمدت توافقي را متصور شد؟ ميگويد: « در كوتاهمدت نميتوان هيچ توافقي را متصور شد. يكي از مشكلات ما اين است كه پس از آغاز مذاكرات در شنبه قبل، بسياري منتظر به نتيجه رسيدن مذاكرات در جلسه نخست! و برخي ديگر هم به دنبال توافق در شنبه آينده هستند! ما درباره يك مناقشه قديمي و ضرورت حل معادلات مستمري صحبت ميكنيم كه طي سالها شكل گرفته است. لذا مساله زمان يك مساله متناقض براي ماست. از يك طرف ترامپ بيحوصله و كلينگر است و ميخواهد زود دستاوردي خلق كند. مساله بعدي تندروها هستند كه هر اندازه زمان طولانيتر شود، تاثير بيشتري روي ترامپ ميگذارند و مساله بعدي موعد اسنپبگ در سه ماهه آينده (آگوست) است. تا اين موعد، ما بايد به يك درك مشترك بر سر برنامه هستهايمان برسيم. هر اندازه زمان به موعد اسنپ بگ نزديك شود، موضع كشورهاي تروييكاي اروپايي به مواضع تندروها نزديكتر ميشود. چرا كه در حال از دست دادن تنها ابزار تاثيرگذار خود هستند.»
اين تحليلگر مسائل سياست خارجي معتقد است، «از سوي ديگر رسيدن به يك توافق كلي و تفسيرپذير نيز براي ايران خطرناك است. يك چنين توافقي در آينده براي ايران مشكلات بسياري ايجاد ميكند.»