توافق نانوشته همچنان در جریان است/ عمان و قطر به ارائه پیشنهادهای خرد مربوط به جا‌به‌جایی پول بسنده می‌کنند/ آمادگی آغاز مذاکرات در دولت بایدن وجود ندارد

 

گفت و گو با خبرگزاری ایلنا 3 دی ماه 1402 - 

 

ساسان کریمی تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با ایلنا، در پاسخ به این سوال که چه عواملی باعث مسکوت ماندن مذاکرات برجام یا رفع تحریم‌ها شده است، گفت: شرایط بین‌­المللی تغییر کرده است. در واقع پرونده هسته‌­ای ایران از اولویت غرب و به ویژه ایالات متحده خارج شده است. جنگ اوکراین به تبع آن شرایط روسیه در محیط بین‌­المللی، شرایط داخلی ایران در سال گذشته، جنگ غزه و انتخابات پیش رو در ایالات متحده شرایطی است که نسبت به دوران قبل تغییر کرده و در نتیجه زمان زیادی است که مطلوبیت احیای برجام را نسبت به شرایط کنونی برای طرف­‌های غربی کم کرده است. واقعیت آن است که در انتهای دولت دوازدهم و ابتدای دولت سیزدهم فضای بسیار مثبتی در آن سوی میز مذاکرات احیای برجام وجود داشت که متاسفانه تحت تأثیر بحث‌­های مربوط به سیاست داخلی و جناحی، مسائل هویتی، باورهای اشتباه و توهم آمیز قرار گرفت. ما در آن زمان، بر سر به کار بردن واژه برجام یا حذر از آن رجزخوانی ضمنی داشتیم. متأسفانه برخی از کسانی که در دولت جدید کار سیاست خارجی را بر عهده گرفتند فکر می­‌کردند مذاکرات و توافق کردن تنها به اراده ایشان بستگی دارد و طرف مقابل همیشه پشت در می‌‌ایستد که اینطور نبود. حالا متوجه شده‌اند ولی متاسفانه بسیار دیر شده و منافع ملی از جهات مختلفی تضییع شده است.

کریمی در پاسخ به این سوال که چرا ایران یا حتی اروپا برای دور جدید مذاکرات در این ایام پیش قدم نمی‌شوند، گفت: اروپایی‌­ها نسبت به قبل در موضع کمتر همراهی با احیای برجام قرار دارند. به خصوص در آلمان پس از تغییر در دولت شاهد مواضع سرسختانه‌­ای بودیم و در اتفاقات سال گذشته این مواضع سرسختانه‌­تر شد. این تا حدی است که امروز در مواردی دولت ایالات متحده مواضع اروپایی‌­ها را نسبت به جمهوری اسلامی تعدیل می‌­کند. در سمت ایرانی اما بارها شاهد ابراز علاقه­‌ از سوی آقای امیرعبداللهیان بوده­‌ایم ولی پاسخی نیامده است. حتی ایشان بارها با شوق اعلام کرده‌اند که پیام­‌هایی را مکرراً از طرف آمریکایی‌ها دریافت می­‌کنند. اما این هم نوش­دارویی پس از مرگ سهراب معنا می‌­شود چراکه از اساس این آمادگی در دولت بایدن وجود ندارد که تا انتخابات ریاست.جمهوری چنین مذاکراتی را آغاز کند.

وی در پاسخ به این سوال که در گذشته از موضوع طرح عمان، ژاپن و طرح‌هایی از این دست درباره به نتیجه رسیدن مذاکرات صحبت می‌شد. از نظر شما راه‌اندازی این طرح‌ها چه کارکردی در پیشرفت مذاکرات می‌تواند داشته باشد، گفت: در زمان ترامپ که ژاپنی‌­ها و دیگران پیشنهادهای میانجی­گرانه­‌ای را ارائه کردند به هر علت موقعیت آن وجود نداشت که بتوانیم پاسخ مثبتی به آنها دهیم. اکنون اما عمان و قطر به پیشنهادهای عملیاتی در خصوص موضوعات موردی و خرد مربوط به جابجایی پول‌­ها و غیره بسنده می­‌کنند. چراکه متوجه این معنا شده‌­اند که زمانی که امکان عمل واقعی و برداشتن قدم­‌های اساسی برای احیای برجام بود طرف‌ها با اتلاف زمان و تصورات غلطی نظیر زمستان سخت و غیره دست به عمل نزدند و امروز هم ایالات متحده این آمادگی را ندارد. بنابراین عمان، قطر و دیگر کشورها چندان تحرکی از خود نشان نمی‌­دهند. ضمن آنکه ضعف عملکرد دیپلماسی ما امروز آشکار شده است.

کریمی در پاسخ به این سوال که چه پارامترهایی برای آغاز دور جدید مذاکرات برای طرفین لازم است تا به میز مذاکرات بازگردند، گفت: به نظرم در دولت کنونی ایالات متحده نمی­‌توان منتظر چنین آمادگی­‌ای بود. در دولت کنونی ما هم از نظر فنی آمادگی لازم وجود ندارد. بنابراین اگر دموکرات‌­ها روی کار بیایند، مامور کردن تیم و فرد جدید برای این مذاکرات می‌­تواند امید بخش باشد.

این تحلیل‌گر مسائل بین‌الملل در مورد سفرهای اخیر وزیر خارجه کشورمان به قطر و احتمال طرح موضوع احیای برجام در آن گفت:‌ گفت‌وگویی هم اگر باشد بیشتر حول مساله­ غزه و حماس است و نه برجام. من در شرایط کنونی قطری‌­ها و عمانی‌­ها را واقع‌گراتر و باهوش­‌تر از آن می­‌بینم که بخواهند خود را به چنین تقلایی بیندازند. 

وی در پاسخ به این سوال در مذاکرات گذشته ما شاهد رسیدن به توافق نانوشته بودیم به نظر شما آیا این توافق نانوشته هم اکنون در چه وضعیتی قرار دارد، گفت: موافقت نانوشته و حتی ناگفته‌ همچنان در جریان است. فعلاً ایران و ایالات متحده خود را در وضعیت تعادلی نسبت به گزینه­‌ها می‌­بینند که افزایش تنش، افزایش توسعه­‌های هسته­‌ای، افزایش تحریم­‌ها و غیره اتفاق نیفتد. احتمالاً سهل‌­گیری در فروش نفت به چین در برابر موضوعاتی که برای جمهوری اسلامی ایران قابل پذیرش بوده­‌اند انجام می‌‌شود و بیش از این در دسترس نیست. تنها چیزی که باید به آن توجه کرد عدم فروش سهمیه نفت، بالا رفتن هزینه­‌های واردات و انتقال پول، امنیتی بودن وضعیت منطقه و در نتیجه آنها به صرفه نبودن همکاری با ایران برای شرکت‌­های خارجی، همچنین عدم سرمایه گذاری خارجی، خروج سرمایه و نیروی انسانی و غیره است که ذیل این وضعیت تعلیق بر ایران تحمیل شده است. در یک کلام بقای ما در وضعیت کنونی و حتی در وضعیت فشار حداکثری که فشار چندین و چند برابر بیش از امروز بود به خطر نمی­‌افتد و پروژه امثال ترامپ و پمپئو در این معنا با شکست سنگین مواجه بوده است. اما توسعه ما تقریباً متوقف است و این مسأله­ قابل اغماض نیست که بخواهیم نسبت به آن بی‌‌تفاوت باشیم.