ظريف روايت جعلي اسراييل از ايران ضعيف و خطرناك را در مجمع جهاني به چالش كشيد

گفتگو با روزنامه اعتماد 6 بهمن 1403 - 

 

 

 

به عنوان سوال نخست ارزيابي شما از بازتاب موضع‌گيري‌هاي آقاي ظريف به عنوان يكي از مقامات رسمي دولت چهاردهم در بستر اجلاس مهم داووس و همچنين مصاحبه ايشان با فريد زكريا در حاشيه اين نشست چيست؟

در متن و حاشيه مجمع جهاني اقتصادي داووس، دكتر ظريف با دولتمردان و انديشمندان زيادي ملاقات و در جمع آن ها صحبت كردند. موضوعات اصلي پيرامون رويكرد سياست خارجي ايران در دولت چهاردهم و به خصوص با عنايت به تحولات منطقه بود كه دكتر ظريف به‌طور مبسوط در خصوص روايت‌هاي برساخته رژيم صهيونيستي در مورد جمهوري اسلامي ايران صحبت كردند و با توضيح نگاه و رويكرد فرصت محور دولت چهاردهم و موقعيت تاريخي جمهوري اسلامي ايران در بيش از دو قرن گذشته روايت‌‌هاي جعلي به خصوص مبني بر ضعف ايران را براي مخاطبان منطقه‌اي و بين‌المللي آشكار كردند.

به باور شما اين گفت‌وگو حامل پيامي مشخص به دولت جديد ايالات متحده امريكا با لحاظ كردن مواضع تهران درخصوص برنامه هسته‌اي و تاكيد بر گفت‌وگوي شرافتمندانه بوده است؟

دكتر ظريف پيام مشخصي به كسي ازجمله ايالات متحده ارسال نكردند و گفت‌وگويي هم در اين باره انجام نشد. آنچه مشخص است در صورت اراده سياسي لازم، موقعيت مناسبي فراهم است كه دولت ترامپ با توجه به اينكه در عرصه داخلي جمهوري‌خواهان توانسته‌اند اكثريت كرسي‌ها در مجلس نمايندگان و سنا را از آن خود كنند، در عرصه سياست خارجي با لحاظ كردن منافع اين كشور و نه خواسته‌هاي اسراييل تصميم‌سازي كرده و در باب ايران و خاورميانه استراتژي معقولي را تعريف كند. واقعيت اين است كه در هر شرايطي ما بايد تلاش كنيم مانع از آن شويم كه ايران در مركز توجه‌ها قرار بگيرد. زيرا اين مقوله به واسطه پروژه امنيتي‌سازي رژيم صهيونيستي مي‌تواند هزينه‌ها، تهديدها و اصطكاك‌هاي پرهزينه‌اي را به ايران تحميل كند.

به باور شما تا چه اندازه رويكرد ديپلماتيك دولت آقاي پزشكيان در بستر رسانه‌اي آن هم توسط چهره‌اي كه پيش‌تر نقش برجسته‌اي در حوزه مذاكرات هسته‌اي داشته، مي‌تواند اهرم‌هاي فشار شاهين‌هاي امريكايي دولت ترامپ را خنثي كند؟ و همچنين بستر را براي رايزني‌هاي تهران و واشنگتن فراهم نمايد؟

واقعيت آن است كه اين سفر با چنين هدفي انجام نشد و بيشتر به كنشگري اصيل ايران در محيط بين‌المللي و بازپس‌گيري سهم كشورمان از تريبون‌هاي موثر متمركز بود. در هر حال كشورما داراي توان قابل‌توجهي در زمينه ديپلماسي هست و همه‌چيز در ديپلماسي جمهوري اسلامي باید با محوريت وزارت امور خارجه اجرا شود كه با توجه به موقعيت حقيقي دكتر ظريف، اين هماهنگي با وزارت امور خارجه در حداكثر خود قرار دارد.

در شرايط كنوني سفر آقاي ظريف و همچنين پيام ايشان تا چه اندازه توانسته روايت محافل اسراييلي و غربي در باب ايران و فعل و انفعال‌هاي منطقه‌اي كشورمان را خنثي كند؟

حقيقت آن است كه اسراييل تلاش مي‌كند از جمهوري اسلامي ايران يك روايت «ضعيف خطرناك» جعل كند كه هر دو تعبير غلط است. اينكه نيروهاي محور مقاومت هزينه‌هايي را در يك سال گذشته پرداخت كرده‌اند یک امر است و تعبير آن در باب «ضعف جمهوري اسلامي ايران» امري ديگر؛ اين تعبير وقتي حاصل مي‌شود كه نيروهاي محور مقاومت را نيروهاي نيابتي ايران بدانيم كه واقعا اينچنين نبوده است. اولا در بسياري از موارد عمر جنبش‌هاي مقاومتي كه امروز در منطقه مي‌شناسيم از جمهوري اسلامي بيشتر است و منطقا اين نيروها نمي‌توانند برساخته و دست‌ساز ايران باشند. دوم آنكه نيروي نيابتي وقتي معنادار است كه تصميم و هدف‌گذاري حركات آن در مبدأ - مثلا تهران- انجام شود. حال آنكه در مورد نيروهاي محور مقاومت هيچ‌كدام از اين دو صحيح نيست؛ اين نيروها خود تصميم مي‌گيرند و خود به شكلي مستقل عمل مي‌كنند. گويي كه در بسياري از موارد حتي اين تصميم‌‌ها و اعمال به اطلاع تهران هم نرسيده است. در مواردي هم حتي تصميم و عملكرد نيروهاي محور مقاومت با تهران زاويه جدي داشته و اين موارد در دهه گذشته قابل رديابي است. اين نشان مي‌دهد كه اساسا نيروهاي مقاومت نيروهاي نيابتي نيستند بلكه موجوديت‌هاي اصيلي هستند كه بر مبناي اقتضاي تاريخي- جغرافيايي شكل گرفته‌اند. رابطه‌ جمهوري اسلامي ايران با آنها البته رابطه حمايتي است اما هرگز اين نيروها بخشي از بازدارندگي يا قدرت نظامي ايران نبوده‌اند كه هدف قرار دادن آنها به معناي ضعف ايران باشد.واقعيت آن است كه مقاومت به عنوان يك ايده اصلي و قديمي در مقابل اشغالگري رژيم صهيونيستي باقي خواهد ماند. مقاومت برنامه‌پذير نيست بلكه الگويي خودجوش است كه بعدا مي‌تواند سازماندهي شود.

ايده دوم يعني «خطرناك بودن جمهوري اسلامي ايران» نيز كه به منظور امنيتي‌سازي ايران توسط اسراييل برساخته مي‌شود باید مورد مداقه و تحليل قرار بگيرد. مغز اين تعبير بر اين مدار قابل تبيين است كه از آنجايي كه نيروهاي نيابتي و عناصر قدرت بازدارنده ايران تحت تاثير قرار گرفته‌اند، اين كشور ناگزير دكترين هسته‌اي‌اش را تغيير خواهد داد. اما مقدمه و نتيجه اين استدلال غلط است. جمهوري اسلامي ايران اساسا نيروي بازدارنده خود را در آسيب نمي‌‌بيند و با توجه به خودكفايي، پايداري و اطمينان به نفس از امنيتي كه خود ساخته است، نيازي به اتخاذ حركات و رويكردهاي عجيب ندارد. رويكرد امروز جمهوري اسلامي ايران رويكردي مثبت و فرصت‌‌محور است كه شنيده شدن اين رويكرد و روحيه در بسترهايي نظير مجمع جهاني اقتصاد از همه مناسب‌تر و موفق‌تر است. در عين حال، مذاكره امروز نياز به بستر چنداني ندارد و گلوگاه آن، بيشتر محاسبات هزينه- فايده و پايداري نتايج آن با توجه به وجوه تاريخي قابل تبيين است. اگر طرفين احساس كنند آورده‌هاي يك ايده بر هزينه‌هاي آن چيرگي دارد علي‌ القاعده نبايد از آن مسير اجتناب كنند.

 

لینک مصاحبه در صفحه روزنامه

 

 

فایل مصاحبه

 

نوشته های اخیر

دسته بندی ها