گفتگو به زبان ژاپنی

 

منتشر شده در روزنامه شرق ۲۶ اذر ۱۳۹۸ -

 

آیا ژاپن می تواند نقش میانجی را میان ایران و امریکا بازی کند؟ این پرسش و حواشی آن با نزدیک شدن سفر رییس جمهور و هیات همراه به توکیو در پایان ماه جاری هر روز بیشتر موضوع گمانه ­زنی واقع می ­شود. به نظر می ­رسد آنچه مکرون زمین گذاشته را اینک شینزو آبه برداشته است و در اینک ادامه اقدام اولیه خود در نیمه نخست سال جاری یعنی سفر به تهران، برای میانجی­گری میان ایران و ایالات متحده با وقفه ­ای میزبان حسن روحانی است. اقدامی که گفته می­­ شود در کلیات به درخواست ترامپ و در جزییات با چراغ سبز او برای برداشتن گام ­های عملی رخ داده و در حاشیه­ خود گام ­هایی را نیز از طرف سوییس و حتی قطر دارد. موضوع تبادل دو زندانی که به وساطت سوییس با موفقیت انجام شد و اینک پیشنهاد تبادل جامع زندانیان را در پی آورده است البته در عمل گامی سازنده و تا حد خود اعتمادساز بین دو طرف بود اما نمی­ توان در ابعاد آن بزرگنمایی کرد.

آنچه در دیپلماسی از نوعی که میان تهران و واشنگتن در جریان است تهدید به شمار می ­رود دریافت ناقص و اشتباه در محاسبه مواضع خود و طرف مقابل است. چرا که فاصله زیاد طرفین از یکدیگر، وجود میانجی ­های مختلف، منافع متضاد و پیش­ فرض­ های منفی و بی ­اعتماد این گونه تهدیدها را بیشتر از حالت معمول بزرگ و موثر می­ نماید. هرچند به نظر می ­آید طرفین انگیزه لازم را برای پیش­برد مسیر دیپلماتیک در توکیو دارند اما احتمالا تهدید اشتباه محاسباتی نیز نسبت به این تحرکات دیپلماتیک جدی است: از سویی ایالات متحده مدت­ ها منتظر تاثیر تحریم ­ها و فشار حداکثری برای نرم کردن موضع ایران بوده و اینک با توجه به ناآرامی ­های آبان ­ماه احساس می­ کند این اهرم تا حدی به کارایی خود نزدیک شده است و نیز به زعم او موضع ایران در منطقه با چالش مواجه شده و از سوی دیگر حاکمیت ایران خود را در موضع فائق آمده نسبت به این ناآرامی ­ها – با هر خاستگاهی- و پس از تسلط بر بازار و توفق نظامی در خلیج فارس می­ یابد و ترامپ را در موضع تدافعی میان استیضاح و انتخابات و اساسا آنچه موجب قوام حداقلی گفتگوها و اراده سیاسی نسبت به آن شده نیز انگیزه ­های مرتبط با همین موارد است: رفع تحریم­ها و رونق اقتصادی برای ایران و استفاده تبلیغاتی انتخاباتی از مذاکره و نتیجه با ایران برای ترامپ. در عین حال همین موارد با بزرگنمایی موضع قدرت خود و ضعف و نیاز طرف مقابل می­تواند موجبات شکست این حرکات را فراهم آورد؛ تصور اغراق آمیز موضع ضعیف اقتصادی-امنیتی ایران از یک سو و تصور تاثیر بیش از حد نقش تعامل با ایران در انتخابات امریکا می­تواند آنچه را که باید در ابعاد موضع اولیه ­ی مذاکره کننده محدود شود از قالب خود خارج کرده به موضع و موضوع واقعی طرفین تبدیل کند.

جلوگیری از این تضاد وهم ­انگیز و جلوگیری از به وجود آمدن بن­ بست غیرضروری نوعا در مذاکرات رودررو کار-ویژه ­ی اندیشکده­ ها، نهادهای غیردولتی و انجمن­ هاست. اما تحرکاتی نظیر آنچه در بهترین وجه از تهران و واشنگتن انتظار می ­رود به دلایل مختلف شرایط دشوارتری دارد: اندیشکده­ های نزدیک به دولت کنونی ایالات متحده عمدتا نه تنها طرفدار مذاکره و به نتیجه رسیدن دیپلماسی با ایران نیستند بلکه بیشتر آنها دارای روحیه­ ی افزایش فشار و رویکردهای جنگ­ طلبانه هستند. از سوی دیگر به واسطه ­ی بی ­اعتمادی حداکثری و عدم ارتباط مستقیم فیمابین سیاستمداران، نمی ­توان تسهیل و اقناع را در کنار مذاکرات اصلی به سازمان­ها و افرادی در حاشیه واگذاشت که ممکن است جهت اصلی ارتباط را به سمت تمایلات خود منحرف نمایند. از این روست که امر ترجمه­­ ی موضع و گفتمان دو طرف برای یکدیگر به سان اصل ارتباط به عهده یک دولت گذاشته شده است و آن هم دولتی که تا حد زیادی مورد احترام و اعتماد دو کشور است. پس واضح است که ضمن شناختن نقاط قوت خود و ضعف طرف مقابل می ­بایست تلاش کرد تا تصویری جامع و واقعی از صحنه به دست آورد، در صورت پذیرفتن میانجیگری یک دولت در ابعاد ژاپن نسبت به او با حداقلی از اعتماد و حسن نیت فکر و رفتار کرد و نیز تمام موضوع را با اختیار تصمیم­گیری متناسب موضوع بر عهده شخص اول اجرایی کشور و هیات همراه قرار داد تا احیانا تصور عدم اختیار تصمیم گیری برای طرف­های مقابل به وجود نیاید: موضوعی که خود می­تواند از مواردی باشد که کشور را در انزوای دیپلماتیک و موضع انفعال قرار دهد. با تمامی مقدمات و موخرات مذکور شاید بتوان اطمینان داشت که لااقل در دولت فعلی ترامپ این تحرک، به جا ترین و واقعی­ترین فرصتی است که می­توان برای رفع چالش حداکثری موجود به دیپلماسی و رفع کم هزینه­ی موضوع داده و احیانا از رهگذر آن موقعیت جاری دولت ایالات متحده(استیضاح و انتخابات)، مشغولیت شخص کارشکنی مانند نتانیاهو به سیاست داخلی خود و بارقه های سازش از سوی عربستان را به سود منافع ملی ترجمه کرد.