سالی به عمر هشت ماه

 

منتشر شده در روزنامه شرق ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ - 

 

سال نود و هشت از نقطه نظر روابط خارجی برای ما سال ویژه­ای نبود و آنچه رخ داد عمدتا در پی موضوعات سال گذشته بود: حفظ سطح تحریم ­های موثر ایالات متحده و تا حدی گسترش سطح تنش لفظی میان ایران و طرف ­های مقابل. تلاش ­هایی البته از جانب کشورهای مختلف برای میانجیگری انجام شد ولی تقریبا تمام آنها بدون توفیق باقی ماند. نقاط حساسی هم البته در سال نود و هشت وجود داشت: برداشتن گام ­های کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران و در عین حال توفیق در حفظ شکلی برجام از جانب اتحادیه اروپایی، نزدیک شدن به دیدار طرفین ایرانی و امریکایی در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ترور سردار سلیمانی و عملیات جبرانی عین ­الاسد و پیش ­رفتن سطح منازعات تا آستانه ­ی جنگی تمام­ عیار که البته با بی ­میلی عریان طرفین مدیریت شد نقاط اوجی بود که تقریبا همه در میانه باقی ماند و انجامی نداشت. این مرور کلی این ­طور می ­نماید که هر دو طرف – ایران و امریکا – در سال گذشته سیاست کجدار و مریز را به هر کار جدی چه در راستای حداکثرسازی شانس مذاکره و چه تقابل نظامی ترجیح داده­ اند؛ ترجیحی که احتمالا نشان از صبری به انگیزه­ ای دارد. شاید ایالات متحده منتظر تضعیف بیش از پیش موضع ایران در اثر فشار حداکثری بود و ایران به دنبال باخت او در انتخابات پیش رو.

اما آنچه در چشم­ انداز سال پیش­رو می ­توان مشاهده کرد، از نوعی انضمامی ­تر است. چرا که مهم­ترین اتفاق سال نود و نه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده است. انتخاباتی که اگرچه به واسطه­ ی ضعف دموکرات­ ها در معرفی نامزدها و عملکرد تبلیغاتی آن­ها نمی ­تواند آن چنان برای برجام و کلا چندجانبه ­گرایی بین­ المللی نویدبخش باشد اما به هر حال در صورت استفاده مناسب می­ تواند فرصت­ هایی را برای سیاست خارجی ما ایجاد نماید.

واقعیت نخست این است که هر رییس جمهوری ضعیف ­ترین موضع خود را پیش از انتخابات دور دوم خود دارد. دوم آنکه هرچند ترامپ رقیبی چنان در میان دموکرات­ ها ندارد اما شرایط پیش آمده در مورد ویروس کرونا که رکود اقتصادی را برای امریکا و جهان در پی خواهد داشت بزرگترین برگ برنده داخلی -یعنی اقتصاد- را تا حدی از دست او خواهد گرفت. از سوی دیگر وی در سیاست خارجی کارنامه­ ای خالی و تا اینجا سراسر معاملات بی ­سرانجام دارد، به طوری که حتی راضی شده که با طالبان که نه دولت است و نه وجاهت واقعی در سیاست بین ­الملل دارد به معامله بنشیند؛ هر چند با رفتارهایی که به سیاق گذشته از دولت ایالات متحده در اجرایی کردن توافق شاهدیم این معامله نیز لرزان می ­نماید.

از سوی دیگر باید مراقب بود که با ذکر و مرور نقاط ضعف طرف مقابل احیانا خود را از واقعیت جدا نکنیم. به هر حال ایران با دولت ضعیفی سر و کار ندارد: ایالات متحده بزرگترین قدرت اقتصادی، مالی و نظامی جهان است که لااقل امروز برای همگان آشکار است که نفوذ بزرگی بر تمام شرکت­ ها، بانک ­ها و دولت ­های جهان دارد. به تبع همین موضوع رئیس جمهور مستقر این کشور هم متناسب با همین قدرت رفتار می­ کند و هیچگاه دست ­بسته نخواهد بود. علاوه ­ی آنکه دونالد ترامپ پا پس نکشیدن را به عنوان یک ویژگی شخصیتی خود بر همگان عریان ساخته ­است. از سوی دیگر هرچند ایالات متحده نتوانسته در کوتاه مدت به اهداف سیاست فشار حداکثری -یعنی فروپاشی اقتصاد و جامعه ایران و سرنگونی نظام سیاسی آن- دست پیدا کند اما در هر حال باید اذعان کرد که تاثیر عمده­ ای بر اقتصاد و آرامش روانی جامعه داشته است و این وضعیتی است که برون رفت از آن را با حفظ اصول برای ایران بدل به یک ضرورت می­ نماید. ضمن آنکه سرمایه­ گذاری بر شکست ترامپ، خطرناک و خطرساز است و از احتمال توفیق چندانی هم بهره ­مند نیست.

نکته دیگر آنکه همان طور که در شعارها گفته می ­شود دیپلماسی و روابط خارجی کشور را نباید دست مایه رقابت ­های داخلی قرار داد: هر آنچه می ­توان تصور کرد که دولت بعدی در ید اختیار خود برای حل و فصل موضوعات منطقه ­ای و جهانی کشور داشته باشد بهتر است همین امروز به دولت مستقر داده شود تا از هر گونه فرصت­ سوزی بیشتر جلوگیری شده و از امتیازهای ساخته شده با مهارت وزارت ­خارجه کشور استفاده حداکثری شود. چرا که دیپلماسی بازی یک لحظه و یک تلاش نیست بلکه کامیابی ­ها و ناکامی ­های مداوم در ذات آن است. در تاریخ و صحنه بین­ المللی نیز مشاهده می ­کنیم که با پدید آمدن مساله برای یک توافق، شکست و پیروزی افراد گوناگون و وقایعی که رخ می­ دهد، کشورها همه کار می ­کنند به جز بستن در دیپلماسی و مذاکره.

در نتیجه نگاهی واقع ­بینانه به واقعیت پیش­رو این موارد را برای سال آینده در رئوس مطالب قرار خواهد داد که ایران و امریکا هر دو می­ بایست باور کرده باشند که در به زانو در آوردن طرف مقابل ناکام بوده ­اند، به نفع هر دو طرف است که متناسب با مسائل داخلی خود به حل و فصل کوتاه­ مدت موضوع اقدام کنند و وضعیت مطلوب­ تری را با کاهش مواضع حداکثری خود و نشان دادن اراده سیاسی متقابل دنبال نمایند.

باید به خاطر سپرد که ترامپ به همان علت که به هر آنچه دستاورد اوباما بود تاخت، به هر آنچه در این هشت ماه به­ عنوان دستاورد خود او به شناخته شود به غایت نیازمند و متعصب به حفظ آن خواهد بود.