پایان بازی

منتشر شده در روزنامه اعتماد 4 اردیبهشت 1400

هر قدر فضای حول و حوش برجام و بازگشت احتمالی ایران و امریکا به تعهداتشان ذیل این برنامه اقدام در سال گذشته بی صدا بود از میانه تعطیلات نوروز اما تغییرات چشمگیری هم در این حوزه و هم در دیگر محورهای سیاست خارجی کلان کشور اتفاق افتاد: از سفر وزیر خارجه چین و امضای سند همکاری فی مابین گرفته تا بعدا خبرهایی مبتنی بر روحی دوباره در جلسه فصلی کمیسیون مشترک برجام که آغاز سلسله نشست های حضوری را در وین می داد. این اخبار تمام نشدند و با سفر وزیر امور خارجه روسیه و نخست وزیر کره جنوبی به تهران و نیز خبرهای جسته و گریخته مذاکرات ایران و عربستان در بغداد و به میانجی گری عراق تکمیل شدند. ظریف نیز در عین تمام این احوال سفرهای دوره ای خود به آسیای میانه و جنوب شرق آسیا را ادامه داد و همه چیز علی رغم تعطیلات نوروزی، کرونایی و انتخاباتی در وزارت امور خارجه با سرعتی واقعی و منطقی پیش می رفت.

در داخل اما به واسطه فضای انتخاباتی در میان نخبگان و اهالی سیاست حساسیت ها بالا رفته و در مواردی شرایط را برای پیشبرد منافع ملی تا حدی دشوار کرده است. از مهم ترین این موارد ممانعت هایی است که بعضی گرایش ها احتمالا با قصدهای انتخاباتی برای بازگشت امریکا به تعهداتش از راه مذاکرات وین در شیپور آن می دمند.

یکی از موارد موضوع اختلاف در هفته گذشته پخش برنامه ساخته شده ای از صدا و سیما در نقد مذاکرات منتهی به برجام و تیم مذاکره کننده هسته ای بود. «پایان بازی» که اصل انتخاب نام آن جهت دار بوده و موضوع مذاکرات فنی و پیچیده هسته ای را «بازی» قلمداد کرده بیش از هر چیز تکیه اش را بر خوشبینی و سادگی تیم مذاکره کننده و حامیان آن ها در دولت قرار داده بود و با مصاحبه هایی با تند ترین منتقدان برجام روایت یک سویه ای را علی رغم تمام توضیحات این چند سال مسئولین امر ارائه می کرد.

اصل موضوعی که این برنامه را از دیگر مشابه های آن که همواره در این سال ها ساخته و پخش می شوند جدا می کند تکیه بر اندیشکده ای به نام گروه بین المللی بحران است که تا پیش از دولت حاضر ایالات متحده، رابرت ملی - مسئول کنونی میز ایران در وزارت خارجه امریکا- ریاست آن را بر عهده داشت. مدعای این برنامه تاثیر بسیار زیاد گروه بحران بر متن مذاکرات و در واقع نوشتن متن برجام پیش از هر مذاکره ای توسط این گروه بود: گویی که مذاکرات همه نقشی بود و تیم ساده دل مذاکره کننده ایرانی بعد از نمایشی یک سال و نیمه در مسقط، ژنو، لوزان و وین توافقی از پیش نوشته شده را حتی بدون اینکه بخوانند پذیرفته و به کشور تحمیل کرده اند. اصل این موضوع که هم نسبت به وزارت امور خارجه و تیم مذاکره کننده و هم به طریق اولی مقامات عالی کشوری و شورای ملی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی بی احترامی غیر مستقیمی را روا داشته موضوع بحث این مقاله نیست.

آنچه این یادداشت تلاش دارد بیان کند تصویری دقیق تر از سیاست و دیپلماسی امروز جهان و تفاوت آن با گذشته است و تفاوت دیپلمات زبردست امروز با کسی که صرفا در جایگاه رسمی مذاکره و دیپلماسی قرار دارد.

واقعیت امروز آن است که دیپلماسی نه تنها در حوزه های سیاسی بلکه در حوزه های انرژی، تجاری، علمی و غیره در دوران پس از جنگ سرد تا حد زیادی شکل عوض کرده است. اگر در دوران جنگ سرد بیشترین نقش را در دیپلماسی سازمان های امنیتی و اهرم های آنها داشتند امروزه شکل دیپلماسی بیش از همه در فضایی متشکل از سازمان های بین المللی، نهادهای غیردولتی، اندیشکده ها و دانشگاه های عمده، لابی ها، کنفرانس ها و مجامعی که برهمکنش با آنها برای پیشبرد منافع ملی دست و به کرسی نشاندن موضع کشور دست کمی از مذاکرات رسمی و مستقیم ندارد.

امروز از مشخصات یک دیپلمات برجسته اتفاقا توانایی برای حضور، سخنرانی و مذاکره در این مجامع و در نهایت تاثیرگذاری بر اذهان افرادی است که نهایتا در فضاسازی پیرامون یک مذاکره و به طور کلی ساخت محیط بین المللی نقش دارند.

اگر ظریف به هنگام حضور و سفارت در نیویورک به عنوان شخص متنفذ و کارآمدی شناخته می شد نه تنها به واسطه وظایف معمولی او بلکه بیش از هرچیز به علت همین حضورها و سخنرانی ها و مصاحبه های او بود: امری که امروز دیگر سیاستمداران نیز به حد بضاعت تلاش بر آن دارند.

اینکه گروه بین المللی بحران یکی از اندیشکده های موثر در مذاکرات برجام بوده است موضوع تازه و رازآلودی نیست. اما باید دید که اگر پیشنهادات اندیشکده هایی مانند گروه بحران در مذاکرات نقش بازی کرده اند چه نقشی بازی کرده اند؟ البته که صحبت کردن با اندیشکده ها و گروه هایی چنین در مواردی راه موثرتری برای تحمیل نظر خود در مذاکرات و یافتن راه حلی عملیاتی برای تامین خواسته های ما در راستای منافع ملی است و نتیجه این تلاش ها البته به میزان ورزیدگی کارشناسان و مذاکره کنندگان هر کشور دارد. به بیان دیگر شاید تیم ما هم توانسته با رایزنی هایی با دست بازتر مواضع خود را به طور غیر مستقیم ولی آسان تر به طرف مقابل بقبولاند و از این حربه نیز برای تکمیل مذاکرات مستقیم استفاده کند.

این تصویر واقعی سیاست و دیپلماسی امروز جهان است: بدیهی است که در سیاست خارجی باید منافع خود را دنبال کنیم و برای این موضوع محتوای گفتمان خود را توسعه دهیم اما ابزار سیاست ورزی در فضای بین المللی چیزی نیست که لازم و گاه ممکن باشد از نو بسازیم. استفاده از مسیرهای چندگانه مطابق مجوزهای صادره در دیپلماسی امروز جزیی از توانمندی و کاردانی یک مذاکره کننده و دیپلمات است.

آنچه می توان اطمینان داشت اینکه اگر ظریف در زمان ترامپ با اشخاصی امریکایی ولی خارج از دولت این کشور ملاقات هایی داشته یقینا بدون اختیار و مجوز نبوده است و نباید به مقاصدی از جنس انتخابات و سیاست داخلی فضایی را در عرصه عمومی ساخت که کار برای مذاکره کنندگان ما در آینده سخت شده و دست ایشان بیش از پیش بسته شود.

هر چه بود متنی که به هر کیفیتی تولید شده و نام برجام بر خود دارد آن قدر ظرفیت از خود نشان داده که بیش از همه خشمگین ترین بدخواهان ایران مانند ترامپ، پمپئو و نتانیاهو را به انزوا و انفعالی آنچنان در فضای بین المللی کشاند که نه دیوان بین المللی دادگستری با آنها همراه شد، نه مجمع عمومی سازمان ملل و نه شورای امنیت: واقعیت این بود که فارغ از اهرم زور که در فضای اقتدارگریز بین الملل همواره وجود دارد ترامپ برجام را نقض کرد ولی جهان از او نپذیرفت.

راه بازی کردن موثر تر در فضای کنونی دیپلماسی در نظر نگرفتن این واقعیات حرفه ای و منزوی شدن نیست بلکه اتفاقا می بایست در ادامه تلاش کرد تا ما نیز در عرصه تراز اول سیاست و دیپلماسی بین المللی اندیشکده ها و گروه هایی داشته باشیم تا ضمن استقلال حرفه ای بتوانند تاثیرات کارشناسی خود را بر سیاست منطقه ای و بین المللی گذاشته و کار را برای دستگاه رسمی آسان تر کنند.

حالا هم همین است: دیپلماسی و تنش زدایی یک خط درازمدت است. اگر این خط را برگزیده ایم و هزینه های مرتبط با آن را هم پرداخته ایم باید دهه ها تلاش کنیم، نه اینکه سر هر موضوعی و با هر کسی مذاکره کنیم بلکه در چارچوب های تعیین شده به ساخت برنامه ها و گزینه های عملی و واقعی برای خالی کردن دست طرف مقابل اقدام کنیم. راه پیشبرد گفتمان خود و توسعه منافع ملی همین است و برای پیشبرد این محتوا باید از مسیرهای مختلف استفاده کرد: این فرم دیپلماسی امروز است.