دیپلماسی علمی به مثابه دیپلماسی عمومی

منتشر شده در روزنامه اعتماد 30 آبان 1400 - 

دیپلماسی به عنوان یکی از شاخه ­های کاربردی علوم انسانی، یکی از مهم ­ترین ابزارهای حاکمیت ­ها برای توسعه و پیشبرد مواضع و منافع خود در روابط بین ­المللی و از جمله سیاست خارجی است. البته در معنای عام آن دیپلماسی امری هر روزه و مدام است و اتفاقا مختص دیپلمات­ ها هم نیست: از روابط شخصی تا موضوعات تجاری خرد و معاملات گوناگون که در زندگی روزمره افراد جامعه نمود دارد همه به نوعی دیپلماسی هستند و ملازم با حداقلی از مهارت دیپلماتیک و مذاکره و نیز رعایت تشریفات مقتضی.

یکی از محمل ­های دیپلماسی عمومی است که شامل هر نوع دیپلماسی است که مخاطب آن نه دولت­ ها بلکه بدنه جوامع و از جمله افکار عمومی و یا نخبگان آن ها هستند. از این منظر علم، هنر، فرهنگ، ورزش، گردشگری و حتی گاه رسانه را می ­توان از شاخص ­ترین محورهای دیپلماسی عمومی برشمرد.

تفاوت مخاطب دیپلماسی عمومی نسبت به دیگر دیپلماسی رسمی رویکرد و روحیه متفاوتی را از اهالی اقتضا دارد اما درعین حال توجه به آن و تاثیری که در پیشبرد منافع و مواضع کشورها و دولت­ ها دارد به قدری است که در بسیاری از کشورها ساختار خاصی برای دیپلماسی عمومی وجود دارد.

همانطور که ذکر شد از جمله­ ی شاخص­ ترین انواع دیپلماسی عمومی دیپلماسی علم یا دیپلماسی علمی است. البته از نظر لغوی دیپلماسی عمومی را به سه معنا مطرح کرده ­اند:

  1. علم و فناوری در دیپلماسی که در آن علم و تکنولوژی به عنوان شکل دهنده و حمایت کننده از اهداف سیاست خارجی عمل می­ کنند.
  2. دیپلماسی برای علم و تکنولوژی که به معنای توسعه علم از طریق دیپلماسی است. همکاری­ های بین ­المللی علمی که نوعاً در ابعاد بشری و فراملی بوده و از طریق مشارکت چند کشور تامین یا انجام می ­شوند در این دسته قرار می ­گیرند.
  3. علم و فناوری برای دیپلماسی که همانطور که رفت ذیل دیپلماسی عمومی طبقه بندی شده و به طور غیر مستقیم به دیپلماسی به عنوان یک روش و مسیر جانبی کمک می­ کند.

دیپلماسی علمی در معنای سوم به عنوان شاخه­ ای در دیپلماسی عمومی و ابزاری برای تولید و اعمال قدرت نرم واجد اهمیتی روز افزون در امروز جهان است. هر قدر تکنولوژی­ های ارتباطی مورد استفاده ­ی بیشتر و گسترده­ تری قرار می ­­گیرند افراد عادی کنش گری و نقش آفرینی بیشتری در مناسبات عمومی و بین ­المللی داشته و در نتیجه اثرگذاری بر آراء ایشان که بی­شک یکی از مسیر­های آن دیپلماسی عمومی است محل بیشتری برای سیاستمداران و دولت ­ها دارد.

فرصت های دیپلماسی علمی جمهوری اسلامی ایران:

با توجه به تازگی بحث دیپلماسی عمومی و به خصوص دیپلماسی علمی در کشور به خصوص نسبت به کشورهای توسعه یافته می­ توان فرصت ­های دیپلماسی علمی را برای ایران به طور خلاصه اینطور بیان کرد:

  • ظرفیت رو به رشد دانشگاهی برای پذیرش دانشجو

با کاهش جمعیت متقاضی صندلی ­های دانشگاهی می­ توان جذب دانشجوی بین ­المللی را از انحصار چند دانشگاه که عنوان بین­ المللی دارند خارج کرد و با توسعه زیرساخت ­های قانونی، نیروی انسانی و فنی زمینه­ را برای پذیرش دانشجو در بسیاری از دانشگاه­ های کشور فراهم آورد. به خصوص دانشگاه­ هایی که دارای نام قابل قبولی در سطح بین­ المللی و کادر آموزشی-پژوهشی مسلط به زبان­ های خارجی هستند در این زمینه پیشرو خواهند بود. این مهم هم آورده مالی برای دانشگاه و کشور داشته و هم زمینه را برای رقابت دانشگاه ­ها برای کسب توان پذیرش دانشجوی بین ­المللی و نیز ارتقای سطح آموزشی – فنی فراهم می­ آورد.

  • اعزام اساتید به کشورهای کمتر توسعه یافته

با توجه به مواردی که ذکر شد و نیز تعداد قابل توجه دانش آموختگان مقاطع تحصیلات تکمیلی در کشور که شاید به تناسب کرسی هیات علمی یا پژوهشگری برای ایشان در کشور موجود نباشد می­ توان اعزام ایشان در قابل اعزام استاد و مشاور را در مقاطع چند ساله طی قراردادهایی با دولت ­ها و دانشگاه ­های کمتر توسعه یافته در دستور کار قرار داد. این موضوع هم به طور غیر مستقیم ایجاد اشتغال کرده و هم بعد از چند سال نیروی انسانی کارآمدی را در اختیار کشور قرار خواهد داد که علاوه بر تخصص خود به امور کشور مقصد نیز آشناست.

  • افتتاح شعبه دانشگاه­های مطرح در کشورهای متمول ولی کمتر توسعه یافته به جهت علمی

در مواردی با توجه به کمبود فضای دانشگاهی در کشور مقصد در صورت تامین منابع مالی از سوی دولت مذکور می­ توان دانشگاه ­هایی را به عنوان شعبه تاسیس کرده و حتی نیروی انسانی و کادر آموزشی و پژوهشی را نیز تا حد زیادی از داخل کشور تامین کرد.

  • نقش مشاوره­ای برای دولت ­ها و کلان پروژه ­ها

با توجه به توان کارشناسی موجود در دانشگاه­ های کشور به خصوص در رشته ­­های فنی-مهندسی و پزشکی دفتر تشکیل شده در وزارت امور خارجه می ­تواند از مجراهای دیپلماتیک رایزنی ­هایی را با دولت ­های بسیاری انجام دهد که توان مشاوره و مدیریت فنی و مهندسی و نیز پزشکی و پیراپزشکی از سوی دولت مذکور به دانشگاهی در ایران سپرده شود و این توان انباشته در اختیار ارزآوری و نیز به صورت غیر مستقیم کارآفرینی قرار گیرد. تامین نیروی انسانی متخصص و کارشناس در بسیاری از موارد می­ تواند به کمک کارآفرینی و ارزآوری کشور کمک کرده و از مهاجرت کارشناسان جلوگیری نماید.  

  • دوره های تابستانی دانشجویی و تحصیلات تکمیلی

برای معرفی کشور و توان دانشگاهی آن و نیز افزایش ضریب نفوذ و قدرت نرم کشور دانشگاه­ ها در هماهنگی با زیرساخت ایجاد شده در وزارت امور خارجه می­ توانند اقدام به برگزاری مدرسه­ های تابستانی(Summer school) در ایران کرده و در ذهن مخاطب خود که دانشجویان، فارغ­ التحصیلان و اساتید دیگر کشورها تاثیری درازمدت بگذارد. ضمن اینکه این کار موجب رونق کسب و کار و توریسم علمی نیز می­ شود.

چالش­ های دیپلماسی علمی:

  • نگاه حداقلی به دیپلماسی علمی و روابط بین ­المللی بین سازمانی

به نظر می ­رسد یکی از بزرگترین چالش ­های پیش روی توسعه دیپلماسی علمی نگاهی است که در ساختار، نیروی انسانی و مدیریت میانی و کلان کشور به این معنا وجود دارد. دیپلماسی علمی در نگاه بسیاری از مدیران و آنچه در ساختار دانشگاه ­ها دیده شده است بیش از هر چیز نوعی روابط عمومی و امور بین­ الملل است و نه به واقع دیپلماسی علمی فرهنگی به مثابه آنچه در جهان مرسوم است.

  • ملاحظات امنیتی

دیپلماسی رسمی و عمومی به طور بالقوه همواره بستر مساعد مساله نفوذ و جاسوسی بوده ­اند. چرا که داشتن روابط رسمی و نمایندگی در دیپلماسی عمومی و روابط نزدیک علمی و فرهنگی و برهم کنش ­های قابل توجه میان اساتید، هنرمندان، ورزشکاران و غیره و در سطحی بالاتر برقراری ارتباط میان دانشگاه ­ها و مراکز دو کشور می ­تواند بهترین پایگاه و پوشش برای هرگونه کسب اطلاعات، مداخله و غیره باشد. اما همانطور که نمی­ توان دیپلماسی رسمی را به این علت تعطیل کرد و مناسبات را بر هم زد در مورد دیپلماسی عمومی نیز می ­بایست محمل­ های متناسب طوری پیش ­بینی شوند که نگاه امنیتی حداکثری موجب از دست رفتن منافع برهم کنش ­های حوزه دیپلماسی عمومی و به خصوص دیپلماسی علمی نشود.

  • تحریم

واقعیت این است که در دورانی که کشور در تحریم­ و به ویژه تحریم ­های فراگیر وضع شده از سوی سازمان ملل متحده باشد تمایل کشورها، دانشگاه­ ها، نهادهای علمی و نیز اساتید و دیگر اشخاص دانشگاهی برای تعاملات معنادار و پردامنه به شدت کاهش یافته و تا حد زیادی منحصر به اشخاص یا (ندرتاً) نهادهایی می شود که دارای گرایش­ های ضد امپریالیستی پست مدرن و یا چپ روانه هستند و در واقع بی توجهی به ساختار سیاست بین­ الملل یا اعمال فشار از سوی "قدرت­های هژمونیک" جهانی را به نوعی کنشگری سیاسی برای خود قلمداد می ­کنند. به ویژه اگر این مناسبات نیاز به برقراری وجه مالی داشته باشد این مناسبات سخت­ تر و با موانع بیشتری مواجه می ­شود.

  • کادر مناسب برای دیپلماسی عمومی و دیپلماسی علمی

به موازات ساختار و قانون که می­ بایست درخور مناسبات نوین دیپلماسی و به ویژه دیپلماسی عمومی باشد، کادر متخصص در مورد دیپلماسی عمومی و به طور خاص دیپلماسی علمی یکی از گلوگاه ­های توسعه روابط علمی است. نوعاً مسئولین امور بین ­الملل دانشگاه ­ها از میان اساتید رشته ­های مختلف منتصب می ­شوند و بنابراین بالاعم فاقد تخصص در حوزه دیپلماتیک و به ویژه دیپلماسی علمی هستند. در کنار این معنا رایزنی­ های علمی و فرهنگی کشور در سراسر جهان نیز همواره با این دوگانه مواجهند که شخص متخصص در امور علمی و فرهنگی برای چنین کارویژه­ای مناسب است یا فرد متخصص امور مذاکره و دیپلماسی.

پیشنهادهایی برای دیپلماسی علمی:

  • ساختار مناسب: همانطور که شرحش رفت وزارت امور خارجه هم دارای اداره کلی به نام دیپلماسی عمومی است و هم در بسیاری از نمایندگی ­های کشور در اقصی نقاط جهان دارای رایزنی فرهنگی و علمی است که در واقع کمابیش متولی دیپلماسی عمومی از جمله دیپلماسی علمی و فرهنگی هستند. اما در عین حال شاید بتوان گفت این ساختار از بازدهی کاملی برخوردار نبوده و بیش از هر چیز به واسطه­ ی نداشتن ارتباط ارگانیک با دانشگاه ­ها و موسسات آموزشی و پژوهشی پیشرو کشور بیشتر به «تبلیغ» مشغول می ­شوند تا دیپلماسی علمی – فرهنگی واقعی. نگاه به ساختارهایی که کشورهای عمده اروپایی و امریکای شمالی در دهه­ های گذشته برای دیپلماسی عمومی و به خصوص دیپلماسی علمی فرهنگی در سراسر جهان و از جمله ایران داشته­اند از نظر شکلی و ساختاری می ­توانند الهام بخش باشند.
  • کادر سازی: به بیان دیگر دیپلماسی علمی امری بین­ رشته­ ای است که علم را با ابزار دیپلماتیک و نیز امر تخصصی روابط بین ­الملل متصل می­ سازد. شاید بتوان گفت بهترین افراد برای دیپلماسی علم کسانی هستند که دارای تحصیلات ترکیبی در مقاطع مختلف بوده و هم می­ توانند به جزییات مسائل علمی و نیازهای نهادی مشرف باشند و هم در عین حال توان نهادسازی، ترمیم ساختار ارتباطی از طریق مذاکرات میان بخشی و بین نهادی را داشته باشند. در کنار آنها می ­توان با برقراری ارتباط ساختاری میان دانشگاه ­ها و وزارت امور خارجه، برگزاری دوره­ های آموزشی برای اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته های مختلف علوم ولی علاقه ­مند به امور و مناسبات دیپلماسی علمی و کار بین­ المللی نسبت به تامین نیروی انسانی ورزیده اقدام کرد.
  • برند سازی: از آنجا که دیپلماسی علمی نوعی از دیپلماسی عمومی و غیر مستقیم است و هدف معین آن بدنه اجتماعی و به خصوص علمی و فرهنگی است، برای فربه کردن آن نیاز به برندسازی وجود دارد. همانطور که بریتانیا برای فعالیت ­های دیپلماسی علمی-فرهنگی خود عنوان British Council و آلمان موسسه گوته برگزیده و تمام فعالیت ­ها از آموزش زبان تا تبادلات دانشگاهی و فعالیت ­های فرهنگی دیگر را تحت آن نام انجام می­ دهند ایران نیز می­ بایست برای دیپلماسی عمومی و به خصوص دیپلماسی علمی خود نامی تکرار شونده و واحد را برگزیند که به مرور آن را در سراسر جهان تقویت کند.

جمع بندی

واقعیت این است که دیپلماسی علمی تا حد زیادی در کشور مغفول واقع شده است. نداشتن انسجام ساختاری و ارتباطات میان بخشی، عدم تمرکز در یک اداره واحد که بتواند تمامی فعالیت ­ها را پایش، جهت دهی و تقویت و از امکانات سخت و نرم موجود برای تجمیع و انباشت نیروها در زمینه دیپلماسی علمی استفاده کند موجب شده که بیشتر تلاش ­ها در سطح دانشگاه­ ها و به طور پراکنده باقی بماند. با ایجاد ساختارهای میان بخشی و با استفاده از اداره کل دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه و لااقل یک دانشگاه پیشرو می ­توان از هدررفت فرصت­ها جلوگیری کرده و در ادامه با تجمیع و همراه کردن تمامی معاونت ­های مربوطه از دانشگاه ­ها و پژوهشگاه ­های سراسر کشور از بضاعت آن ها ­اعضای هیات علمی و دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای تعریف و انجام پروژه­ های مختلف چه در داخل و چه در خارج از کشور با طرفیت دانشگاه­ ها و موسسات خارجی بهره برد. طبعا چنین دستاوردی تاثیر قابل ملاحظه ­ای بر کارآفرینی، ورود ارز و جلوگیری از مهاجرت نخبگان خواهد داشت.